جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    تاريخ و سيره / زندگاني چهارده معصوم / امام موسي کاظم عليه السلام
    زندگي امام موسي بن جعفر‌ٍ (ع)

     اسم آن بزرگوار موسي و لقب مشهور او كاظم، عبد صالح، عالم و باب‌الحوايج؛ و كنيۀ مشهور ايشان اَبوالْحَسَنِ الْأوَّلِ است. عمر آن بزرگوار تقريباً پنجاه و چهار سال بود.[1] در هفتم صفر  سال 128 هجري متولد شد[2]، و در بيست و پنجم رجب سال 183[3] به دست سندي بن شاهك و به دستور هارون الرشيد لَعْنَةُ اللّهِ عَلَيْهِ مسموم و به درجۀ رفيع شهادت نايل گرديد.[4]

    مدت امامت آن بزرگوار، مثل پدر بزرگوارشان سي‌وچهار سال است، و در اين  مدت غالباً يا زندان و يا در تبعيد بوده است. آن حضرت در ميان مردم نفوذ كامل داشت و هميشه در حال مبارزه با دشمن بود و دشمن نيز فوق‌العاده از ايشان بيمناك بود. دشمن از ترس مي‌خواست ايشان را در سكوت به خاك بسپارد كه پروردگار عالم چنين نخواست و آن بزرگوار با تجليل خاصي به خاك سپرده شد. چنانچه موقع مرگ، بسياري از قضات و علما و بزرگان را جمع كردند تا شهادت دهند كه حضرت به مرگ طبيعي از دنيا مي‌رود؛ ولي حضرت، سخنان دروغ آنان را فاش فرمود.[5]

    القابي كه براي موسي بن جعفر  و همچنين براي ساير اهل بيت وجود دارد‌، بي‌‌‌‌‌‌علت نيست و همه از عالم  ملكوت تعيين شده است. بنابراين ما دربارۀ موسي بن  جعفر به تشريح القاب او اكتفا مي‌كنيم:

    موسي بن جعفر را كاظم گفتند؛ زيرا آن بزرگوار، صابر و حليم بود و مصايب روزگار  نتوانست او را از پا در آورد. در زيارت آن بزرگوار مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانيم: اَللَّهُمَّ صَلَّ‌ عَلَي مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرِينَ وَصَلَّ عَلي مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ وَصَيِّ الْأبْرَارِ وَامَامِ الْأخْيارِ وَعَيْبَةِ الْأنْوارِ وَوَارِثِ السَّكِينَةِ وَالْوَقَارِ وَالْحِكَبمِ وَالْاثَارِ.[6]

    يعني: «اي خداوند! درود بفرست بر پيامبر محمد بن عبدالله و اهل‌بيت معصوم او و درود بفرست بر موسي بن جعفر كه وصي اوصياء و پيشواي شيعه و محل  بروز صفات خداوند متعال و وارث سكينت و وقار كه در مصايب روزگار خود را نباخت ـ دين، مردانگي،‌ شخصيت و آقايي خود را حفظ كردـ و وارث حكمتها و علمهاي  اهل بيت است.»

    خلاصۀ سخن، كاظم كاظم، است؛ صابر است؛ حليم است؛ سعۀ صدر دارد؛ در طوفانها و در جزر و مد روزگار مثل كوه پابرجاست و دشمن نمي‌تواند او را از پاي درآورد. هارون الرشيد خيلي مايل بود كه موسي‌بن جعفر در مقابلش خضوع كند؛ ولي با اين آرزو به گور رفت. ربيع مي‌گويد: «هارون مرا به زندان نزد موسي‌بن جعفر فرستاد و پيغام داد: مي‌دانم بيگناهي؛ ولي صلاح من و تو اين است كه در زندان  باشي! از اين جهت هر غذايي كه مايل باشيد بفرماييد تا براي شما تهيه كنند.» ربيع مي‌گويد با اين پيغام؛ يعني با اين حيله، به زندان آمدم. حضرت به نماز بودند و من هرچه مي‌خواستم صحبت كنم،‌ مشغول نماز ديگري مي‌شد؛ تا سرانجام در آخر  يكي از نمازها پيغام را دادم. حضرت با كمال بي‌اعتنايي جمله‌اي فرمودند و مشغول نماز شدند. آن جمله چنين بود:

    لاحاضِرَلي مالٌ فَيَنْفَعُني وَلَمْ اُخْلَقْ سَئُولاً![7]

    «ثروت، نزد من نيست تا از آن بهره گيرم و خداوند مرا سائل حاجت خواه ـ خلق نكرده است.» يعني ما اهل بيت از كسي  حاجت نمي‌خواهيم. ما شيعيان خود را امر كرده و مي‌كنيم كه سؤال بيجا، سؤال براي پرشدن شكم، و مصرفهاي  بيجا نكنند. ربيع مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد: «هارون دفعۀ ديگر مرا پيش موسي‌بن جعفر فرستاد  كه بگويم:  به گناه    خود اقرار كنيد تا شما را از زندان رها كنم،[8] وبدانيد هيچ‌كس جز من و شما نمي‌فهمد؛ زيرا من قسم خورده‌ام تا شما اقرار به تفصير نكنيد، رهايتان نكنم.» حضرت فرمودند:  به هارون بگو هر روزي كه بگذرد يك روز سخت از من و يك روز لذت‌بخش از تو مي‌گذرد. حاكم ميان من و تو خدا است و چند روزي از عمر من باقي نمانده  است. ربيع مي‌گويد: جواب موسي‌بن جعفر، براي هارون به قدري كوبنده بود كه  چند روز آثار غم و غصه و شكست را در سيماي او  مي‌ديدم.

     

    پي نوشت ها:

    [1]. اصول كافي ج 1 ص 476

    [2]. اصول كافي ج 1 ص 476

    [3]. اصول كافي ج 1 ص 476

    [4]. ارشاد مفيد ده ج 2

    [5]. جلاء العيون شبر ج 3 ص 65 نقل از امالي صدوق و عيون الاخبار ج 1 ص 97 و سيد مرتضي ره در  عيون المعجزات

    [6]. سيد بن طاووس در مصباح الزائر ـ مفاتيح الجنان

    [7]. در النظيم

    [8]. غيبت شيخ طوسي چاپ سنگي  ص 21

     

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365